دانلود کتاب اتاق مزاح

اتاق مزاح
معرفی کوتاه کتاب

_____________

کتاب اتاق مزاح بیشتر در حیطه ی فکاهی های تخیلی گام برداشته است. تمام دیدگاههای این کتابچه برگرفته از نظرات شخصی نویسنده می باشد.

کتاب اتاق مزاح ،مطالبی داستانی در مقایسه برخی لغات شبیه به هم دارد. از جمله :

  • فاقد یا بدون
  • مکان یا جا
  • استقبال یا پیشواز
  • انتقال یا رسیدن
  • گرام یا گرامی
  • رازی یا راضی
  • جدید نوین یا تازه
  • قالب یا غالب
  • نگوییم “کما فی السابق”
  • اسم یا نام
  • مختصر یا کوتاه
  • انتها یا پایان
  • تغییر یا دگرگونی
  • آبا و اجداد
  • کذب یا دروغ
  • صلاحیت یا شایستگی
  • قطع کردن یا بریدن
  • سقلمه زدن
  • معلم یا آموزگار
  • واضح یا روشن
  • سرقت ، دزدیدن و ربودن
  • چائیدن یا چاپیدن
  • قصه لبخند
  • سین شدن یا دیدن
  • برائت یا دوری
  • اتوماتیک یا خودکار
  • باید و نباید
  • عوارض
  • تل گرام یا تلگرام؟
  • اینس تاگرام یا اینستاگرام؟

این کتاب برداشتی آزاد از زمینه بی قانون روزنامه قانون می باشد.

بخشی از کتاب اتاق مزاح

مکان یا جا؟

استاد معین با گچ چندبار روی تخته زد و سپس گفت:

شاگردهای گرامی! امروز کمی جا باز کنید تا چند شاگرد تازه به کلاس بپیوندند. روح دهخدا همانطور که کنار پنجره روی صندلی چرخدارش نشسته بود با کلافگی زیر لب گفت:

باز هم شاگردهای تازه…

استاد معین نگاهی به روح دهخدا انداخت و گفت:

این شاگردهای تازه کمی بی ادب و بی جنبه هستند، خواهش می کنم سخنی نگویید تا بهشان بربخورد و کلاس را روی سرمان خراب کنند.

سپس رو کرد به شاگردها و ادامه داد:از شما هم خواهش می کنم هنگام دیدن شاگردهای تازه خونسردی خود را نگه دارید.

در همین هنگام در کلاس باز شد و چند شاگرد قد و نیم قد با چهره هایی خشمگین و پر از جای زخم، پا درون کلاس گذاشتند.

استاد معین همانطور که تلاش می کرد بر ترسش چیره شود، به سختی لبخند زد و رو به شاگردها گفت:

این شما و این هم شاگردهای تازه که نام کوچک همگی شان گسل است!

بابای مدرسه که در حال جارو زدن کلاس بود، ناگهان جیغ کشید و دوان دوان از کلاس فرار کرد. روح دهخدا پوزخند زد و گفت: گل بود و به سبزه نیز آراسته شد.

  • گسل شمال که از گسل های دیگر خوش لباس تر بود، گفت: من باید ردیف اول بشینم. این را گفت و همانجا ردیف اول کنار عسگر اولادی و محصولی و چند شاگرد دیگر نشست.
  • گسل غرب و گسل شرق نیز هر کدام در گوشه ای از کلاس نشستند و با شاگردها گفتند و خندیدند.
  • گسل جنوب با گوش هایی شکسته رفت ته کلاس و نشست روی زمین و گفت: مزه لوتی خاکه!
  • گسل اشتهارد کنار روحانی نشست و گفت: سلام عشقی، گسل اشتهارد هستم. روحانی خندید و گفت: من هم مبصر خوش اشتها هستم، لایحه بودجه ام رو دیدی؟
  • گسل مشا فشم کنار بقایی و مشایی نشست و گفت: حس می کنم ما سه تا مثل دو روح در یک بدنیم! مگه نه داداشیا؟
  • سر گسل نیاوران بگو مگو بود. شاگردها هرکدام دلشان می خواست او کنارشان بنشیند.

لاریجانی، رئیس شورای دانش آموزی گفت: تو که چشمات خیلی قشنگه، بیا بشین پیش خودم. قالیباف گفت: اگه تو از پیشم بری شمعدونیا دق می کنن. گست تلو پایین کمی تلو تلو خورد و نشست پیش تتلو و گفت: یه چیزی داری بدی به من تا اینقدر پایین نباشم و یکم برم بالا؟ احمدی نژاد دست گسل محمودیه و گسل نارمک را گرفت و گفت: به خدا اگه بزارم در مکان دیگه ای بشینید.

✅ نام کتاب : اتاق مزاح
✅ ژانر کتاب : ادبی – سیاسی – طنز
✅ نویسنده : روزنامه قانون
✅ ارسالی : گروه تلگرامی comicjok
✅ تعداد صفحات:  34 صفحه

اگر این کتاب رو خوندی حتما نکاتی ازش میدونی که بقیه میخوان بدونن، پایین برای ما بنویس..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اتاق مزاح
کتابهای پیشـنهادی برای شـما

_____________________________ _

عصرهای کریسکان
سفرنامه اولیا چلبی
کتاب جاسوسی در اسرائیل
کتاب کهن دیارا
تقریرات مصدق در زندان
کتاب شاه نعمت الله ولی
سبد خرید

ورود

حساب کاربری ندارید؟