کتاب ملت عشق

ملت عشق
معرفی کوتاه کتاب

_____________

رمان ملت عشق در اصل داستان دو عشق را روایت می‌کند که یکی در قرن 21 و دیگری در قرن 13 رخ می‌دهد. در داستان مدرن، یک زن به نام الا از ایالت‌های متحده به ترکیه می‌رود تا تحقیقاتی درباره شمس تبریزی و مولانا جلال‌الدین بلخی انجام دهد. این داستان به تدریج با داستان عشق بین شمس و مولانا در قرن 13 هم‌پوشانی می‌یابد. این داستان‌ها به ترتیبی جذاب و جلب‌کننده با هم ترکیب شده‌اند و به خواننده اجازه می‌دهند تا تاملاتی درباره عشق، زندگی و معنا انجام دهند.

الیف شافاک از طریق این کتاب، چهل قانون عشقی را که بر اساس تعلیمات صوفی اسلامی است، ارائه می‌دهد. این قوانین به خواننده کمک می‌کنند تا درک بهتری از عشق و ارتباطات انسانی پیدا کند. این کتاب به گونه‌ای است که از طریق داستان‌ها و شخصیت‌ها، مفاهیم عمیق و جهان‌بینی‌های مختلف را به خواننده آموزش می‌دهد.

نویسنده این کتاب، الیف شافاک، یکی از معروف‌ترین نویسندگان ترکیه است که به دلیل آثار متنوع و جذابش شناخته می‌شود. او به توانایی خاصی در ایجاد داستان‌های چند لایه و ارتباط بین زمان‌ها و فرهنگ‌های مختلف دارد.

کتاب ملت عشق نه تنها در ترکیه بلکه در سراسر جهان مورد توجه و تحسین قرار گرفته و به عنوان یکی از بهترین آثار الیف شافاک شناخته می‌شود. این کتاب به تعداد زیادی زبان ترجمه شده و مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان جذب کرده است. این کتاب برای کسانی که به دنبال درک عمیق‌تری از عشق و روابط انسانی هستند، توصیه می‌شود.

سفری به قلب عشق: ماجراهای الا در دیار شمس و مولانا

در بخش اول کتاب “ملت عشق”، داستان به دور زنی به نام الا می‌چرخد که در شهر بوستون زندگی می‌کند. الا، که یک نویسنده یهودی-آمریکایی است، توسط یک ناشر ترک به نام آزیز زاهری به استانبول فرستاده می‌شود تا روی یک کتاب درباره شمس تبریزی و مولانا جلال‌الدین رومی کار کند. این سفر، او را به یک ماجراجویی فرهنگی و شخصی می‌برد که تاثیر عمیقی بر زندگی و نگاه او به عشق و ارتباطات انسانی دارد. در این مرحله، او با مردی به نام عزیز آشنا می‌شود که نه تنها راهنمایی‌های مفیدی به او می‌دهد بلکه او را به چالش‌های جدیدی مواجه می‌کند. این مواجهات و تجربیات جدید، الا را وادار به بازبینی عمیق‌تری از زندگی شخصی و ارتباطات انسانی می‌کند. در کل، بخش اول کتاب، پرده‌ای است بر تحولات شخصیت الا و ارتباطات او با دیگران که در زمینه‌ی بزرگ‌تری از فهم عشق و انسانیت قرار دارد.

عشقی که جهان را تغییر داد: دوستی شمس و مولانا در عرصه معرفت

در بخش دوم کتاب “ملت عشق”، داستان به عشق و دوستی بین شمس تبریزی و مولانا جلال‌الدین رومی می‌پردازد. این بخش در قرن 13 رخ می‌دهد و نگاهی عمیق به رابطه ایجاد شده بین این دو شخصیت مهم صوفی دارد. شمس، یک درویش جریان‌شکن و مولانا، یک عالم و شاعر معروف، توسط عشق و جستجوی حقیقت به یکدیگر متصل می‌شوند. این رابطه‌ی عمیق و معنوی, مولانا را تبدیل به یکی از بزرگترین شاعران عاشقانه جهان می‌کند. از طریق دیالوگ‌ها و اتفاقاتی که بین این دو شخصیت رخ می‌دهد, نویسنده به بررسی مفاهیم مختلف صوفی‌گری و تاثیر آن بر فردیت و روابط انسانی می‌پردازد. شمس تبریزی با آموزه‌ها و تجربیاتش, مولانا را به سطح‌های جدیدی از آگاهی و عشق معنوی می‌برد. همچنین, این بخش به تاثیرات و چالش‌هایی که این رابطه بر جامعه‌ی اطراف آنها دارد نیز می‌پردازد. در کل, بخش دوم کتاب به تصویر کشیدن عمق و ابعاد مختلف عشق معنوی و تاثیر آن بر رشد فردی و ایجاد تغییر در جامعه می‌پردازد

چگونه ‘ملت عشق’ پلی بین دنیای مدرن و عرفان می‌زند

در رمان “ملت عشق”، شمس ۴۰ قاعده عشق را ارائه می‌دهد که هرکدام از آنها دریچه‌ای به سوی درک عمیق‌تری از معرفت باز می‌کنند. تدریجاً، این قوانین در زندگی اللا، شخصیت اصلی داستان، جای می‌گیرند و او توانایی پیدا می‌کند تا عشق را نه فقط در داستان مولانا و شمس، بلکه در زندگی واقعی و از طریقی جدید بیابد و تجربه کند. این کتاب یک راهنمای عملی برای دستیابی به زندگی عاشقانه ارائه می‌دهد؛ البته عشقی که بُعد عارفانه‌ای دارد و گنجینه عرفانی به شمار می رود. این موضوع این کتاب را از سایر کتاب‌های عاشقانه متمایز می‌کند. اگر قصد داریم عشق را با یک معنای جدید و عمیق‌تر تجربه کنیم، پیشنهاد می‌شود کتاب ملت عشق را بخوانیم.

در ابتدای کتاب، شمس یک سخنرانی غرا و جذاب در مورد عشق دارد که به این مضمون است که چه چیزی را می‌توانیم به خدا ببریم تا حتی اگر از دل جان برخیزیم، هیچ چیزی نداشته باشیم جز نیاز. مثنوی نیز با موضوع عشق آغاز می‌شود و حکایت اولیه‌اش داستان عاشقانه‌ای است. آتش عشقی که در شعر مولانا وجود دارد از شمس می‌آید.

مفهوم عارفانه عشق برای خوانندگان غربی جذاب و جدید است؛ ولی چطور می‌تواند با خوانندگان شرقی ارتباط برقرار کند؟ خواننده‌ی شرقی که هنوز کاملاً از سنت خود جدا نشده است و در دنیای مدرن و سنتی گیر افتاده است، می‌تواند با ملت عشق ارتباط برقرار کند زیرا این کتاب سعی می‌کند پلی بین این دو دنیا بسازد. این امر به خواننده‌ی شرقی اجازه می‌دهد تا هم از فرهنگ خود لذت ببرد و هم به زندگی جدیدی ادامه دهد.

برای خواننده‌ی ایرانی که با شمس و مولانا آشنا است، خواندن این کتاب می‌تواند تجربه‌ای جذاب باشد تا بتواند داستان مولانا و شمس را از دیدگاه یک زن غربی بخواند. پس از خواندن این کتاب، خواننده می‌تواند به نقد و مقایسه‌ی آن با کتاب‌های دیگر بپردازد و بفهمد چرا این کتاب در ایران و جهان مورد توجه قرار گرفته است.

رمان ملت عشق

رمان ملت عشق

مضمون اصلی کتاب “ملت عشق” بر مبنای چهل قاعده‌ای است که شمس برای انتقال آنها به مولانا، از جان خویش گذشت. اصل این قوانین به شرح زیر است:

  1. نگاهی که به خود داری، عمق درکی است که از خدا به دست می‌آوری.
  2. راهی که در جستجوی آنی، با قلبت پیدا می‌کنی نه با عقلت.
  3. قرآن چهار لایه دارد و فهم لایه اعمق آن تنها بر عهده پیامبران است.
  4. برای یافتن خدا، نیازی به مکان خاصی نیست. خداوند در هر جایی است و هر کجا نگاه کنی او را می‌بینی.
  5. عقل و عشق با هم هماهنگی ندارند. هرکدام لحن خودشان را دارند. عقل ترسو است و محتاط، اما عشق شجاع و بی‌پرواست. در قلب‌های شکسته، گنج‌های بسیاری پنهان شده‌اند.
  6. نمی‌توانی عشق را با زبان ذهنی خود تصویر کشی کنی.
  7. با انزویی به خدا نخواهی رسید. تنها با زندگی در میان مردم و دیدن خودت در صورت‌های آنها می‌توانی حقیقت را پیدا کنی.
  8. ناامیدی را کنار گذاشته و سپاسگزار باش. صوفی واقعی کسی است که سپاسگزاری را به زمان خاصی محدود نمی‌کند.
  9. نباید انتظار و بی‌کاری را با هم اشتباه کنی. صبر واقعی یعنی در حال حاضر به آینده و کارهایی که می‌خواهی انجام دهی و به نهایت آنچه که می‌خواهی باشی فکر کنی.
  10. سفر واقعی، سفری به درون خودت است.
  11. برای تغییر، باید درد تغییر را تحمل کنی.
  12. عشق، سفری است که مسافر خود را تغییر می‌دهد.
  13. معلم واقعی، شاگرد را برای خوشحالی خود نگه نمی‌دارد. او به شاگردش راه سفر به اعماق درون را نشان می‌دهد و او را رها می‌کند تا خودش در این مسیر قدم بگذارد.
  14. به جای مقاومت در برابر تغییرات، با آنها همگام شو.
  15. درون و بیرون انسان به تکمیلی طراحی شده‌اند. نقص‌هایی که در او پدیدار می‌شوند برای این است که او به فکر بیافتد و راهی برای تکمیل خود پیدا کند.
  16. همه انسان‌ها نقص‌هایی دارند. تنها کسی که بی‌نقص است خداوند است. از این رو، دوست داشتن انسان‌ها کار سختی است زیرا باید آنها را با همه خوبی‌ها و بدی‌هایشان دوست بداریم.
  17. چیزهای واقعا آلوده در دنیای اطراف ما نه، بلکه در نیت‌های شرورانه انسان‌ها پنهان هستند.
  18. هنگامی که برای شناخت خود تلاش می‌کنیم، به عنوان جایزه، خدا را خواهیم شناخت.
  19. قبل از هرکس دیگری باید خودت را دوست داشته باشی. عشق به خودت، امید را در وجودت حفظ می‌کند.
  20. به جای اینکه به نتیجه‌ای فکر کنی که هنوز اطلاعی از آن نداری، بهتر است روی اولین قدمی تمرکز کنی که هنوز نگذاشته‌ای. باقی کارها به تدریج درست خواهند شد.
  21. برای هر تفاوتی که میان انسان‌ها مشاهده می‌شود، دلیل ارزشمندی وجود دارد. پس نباید خودت را بالاتر یا پایین‌تر از دیگران بدانی.
  22. نکته مهم در این دنیا، نیتی است که هنگام گذاشتن هر قدمی داری.
  23. نباید زندگی را خیلی جدی یا خیلی سریع بگیری. میانه‌رویی صفتی است که بهترین نتیجه را به انسان می‌رساند.
  24. انسان، زمانی خلیفه خدا روی زمین است که بتواند به جای جنگیدن با دیگر انسان‌ها، با بدی‌های درونی خود مبارزه کند.
  25. می‌توانی روی زمین به بهشت و جهنم برسی. بهشت، لحظه‌هایی است که دست خیرت را به سوی دیگران دراز می‌کنی و جهنم، زمانی است که وجدانت از عذاب گرفتار می‌شود.
  26. انسان‌ها با نخ‌های نامرئی به یکدیگر وصل هستند. به همین دلیل، خوشبختی و غم آنها بر یکدیگر اثر می‌گذارد.
  27. این جهان مانند آینه‌ای است. هر کاری که با دیگران انجام می‌دهی، هر قدمی که به سمت خیر یا شر می‌بری، دقیقاً همان را در زندگی‌ات خواهی یافت.
  28. گذشته گذشته است و آینده هنوز نرسیده است. نکته مهم، درک زمان حال است.
  29. نباید تقدیر را بهانه‌ای برای تسلیم شدن در برابر شرایط مختلف بدانی. تو هستی که زندگی‌ات را شکل می‌دهی.
  30. به جای اینکه نقاط ضعف دیگران را برملا کنی، آنها را پوشان.
  31. برای قبول حقیقت باید قلب خود را نرم کنی.
  32. مراقب باش که معبودهای درونی از معبودهای بیرونی بزرگ‌تر نشوند.
  33. فضای خالی درونی را محترم بدار. بدون این فضا، روحت هوایی برای نفس کشیدن نخواهد داشت.
  34. وقتی در برابر خدا تسلیم می‌شوی، درونت از قدرت لبریز می‌شود.
  35. تضادها تو را به سمت کمال می‌برند. نباید با آنها جنگ کنی.
  36. هیچ خوبی یا بدی در این دنیا بدون جواب نمی‌ماند.
  37. هر چیزی در زمان مناسب خودش اتفاق می‌افتد.
  38. همیشه می‌توانی زندگی‌ات را دوباره بسازی.
  39. جهان همیشه در حرکت است و نظم خود را حفظ می‌کند. به جای هر چیزی که می‌رود، چیز دیگری می‌آید
  40. جهان بدون عشق، معنایی ندارد. این عشق است که حرف اول و آخر را می‌زند.
✅ نام کتاب : ملت عشق
✅ ژانر کتاب : عرفانی – عاشقانه
✅ نویسنده : الیف شافاک
✅ مترجم : ارسلان فصیحی
✅ تعداد صفحات:  546 صفحه

اگر این کتاب رو خوندی حتما نکاتی ازش میدونی که بقیه میخوان بدونن، پایین برای ما بنویس..

3 نظر در “کتاب ملت عشق

  1. شیدا قادری گفت:

    ملت عشق تنها رمانی بود که هرچی میخوندم دوست داشتم بازم ادامه بدم.. واقعا جذاب و تاثیرگذاره .. مرسی از سایت کتابها 🤩

    1. نویسنده کتابها گفت:

      خوشحالم که از این کتاب خوشتون اومده. واقعا ملت عشق رمانی هستش که متفاوته از باقی رمانها و در واقع میشه گفت یک رمان فلسفی است. حتما درباره این کتاب پس از مطالعه، نکاتی رو با ما درمیون بزارید

  2. احمد فیاض گفت:

    واقعاً انسان ها در زندگی همیشه شاگرد و آموزنده است تشکر بسیار زیاد از شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ملت عشق
کتابهای پیشـنهادی برای شـما

_____________________________ _

بت مولانا
حاجی آقا
کتاب برادران کارامازوف جلد دوم
کتاب برادران کارامازوف
جنایات و مکافات
ملکه اینهیون
سبد خرید

ورود

حساب کاربری ندارید؟