بلوچستان دنیایی تازه بود و ندیده. سفری پیش آمد، اما نه همه جایش را دیدم و نه همه چیزش را. به گوشه ی آبادش افتادم. طول راهی که در آنجا رفتم پانصد کیلومتر از زاهدان به خاش، ایرانشهر، بمپور تا هریدوک. بعد از بازگشت به تهران سراغ سند و مدرک رفتم، که در دریای کهنه کتاب غرق شدم. بیم غلتیدن بود و خطر یک تنه علما شدن. مفصل ترین تحقیقات را درباره این ناحیه، چون نواحی دیگر، مستشرقین و مامورین استعمار کرده اند، و حاصل کار آنان بیش از شصت جلد کتاب است و بیشتر به زبان انگلیسی. باستان شناسان به استناد آنچه از حفاری ها بدست آورده اند می گویند: اقوام باستانی “دراویدین” ساکنان بومی نواحی سیستان و بلوچستان و مکران بوده اند. برسر مسیر مهاجران آنها گفت و گوهاست ، و اینکه آریایی هستند یا نیستند؟ اما امروز بلوچ خود را آریایی می داند. محققین، کوچ و بلوچ را غالبا یکی می دانند، و کوچ را نام دیگر بلوچ. برای رسیدگی به این مطلب حوصله ای باید داشت و به وسعت خاک و سابقه تاریخی طوایف مختلفی که در این سرزمین می زیسته اند توجه کرد.
نمایش فهرست مطالب
بخشی از کتاب جای پای اسکندر
درباره سرگذشت بلوچ، در اسناد مکتوب آنچه هست شرح کشتارها و یاماهاست. یک سلسله کوهستان وسیع و خشکف سرزمین بلوچستان را از کرمان جدا کرده و از این سوی ایران دسترسی به آنجا کار هرکس نبوده است. به همین علت هر یک از گردنکشان نکره ی تاریخ ایران به اوج رسیده، برای قدرت نمایی، ضرب شستی به بلوچ ها نشان داده است تا نشان دهد به نواحی دور از دسترسی هم دست یافته است و اینست اشاره ای به چند مورد آن
تاراج بلوچستان در تاریخ
- کتیبه ها و سنگ نبشته ها، اسناد تاریخ پیش از اسلام است که نشان می دهد قشون داریوش بلوچستان را فتح کرده
- بعد از او اسکندر پس از فتح هد نعوذ کرد به پیمودن مسیر داریوش و نیمی از لشکر خسته اش در شنزارهای بلوچستان تلف شد. شرح این سفر را در نوشته های مورخین یونان می شود خواند.
- فردوسی در شاهنامه دوبار از کشتار بلوچ ها به دست ساسانیان خبر می دهد. یکی اردشیر است که:
بکار بلوچ ارجمند اردشیر بکوشید با کاردانان پیر
نبدسودمندی بافسون رنگ نه از بند و رنج ونه پیکاروجنگ
اگرچند بد این سخن ناگریز بپوشید بر خویشن اردشیر
برچسبتاریخ سیستان و بلوچستان خان عبدالولی خان زبان فارسی با لهجه بلوچی قصه های شهر خوشبختی قصه های کوچه دلبخواه کتابهای اسلام کاظمیه