اسکندر مقدونی که بود
اسکندر مقدونی (۳۲۳ تا ۳۵۶ پیش از میلاد) در ایران مشهور به “اسکندر گجسته” (به معنای اسکندر ملعون) و در غرب مشهور به “اسکندر کبیر” و کشورگشای اهل مقدونیه در سدهٔ چهارم پیش از میلاد بود. در طول تاریخ اسکندر برای روم نماد قدرت واقتدار بوده است؛ ولی برای ایرانیان نماد خونخواری و خرابی است. چنانچه به علت کشتار و خرابیهای به بار آورده، در ایران وی را اسکندر گجسته (ملعون) و اسکندر غارتگر ایران مینامند.
مقدونیه کشوری است در شبه جزیره بالکان که در زمان فیلیپ وسعت آن حداکثر به ۵۸۸۰۰ کیلومتر مربع می رسید و عموما خراجگذار آتن بود.
بخشی از کتاب اسکندر مقدونی
ترقیات ناگهانی مقدونیه، آتن را بیمناک کرد و به خصوص انتقاد دموستن (سخنور نامدار یونانی) از آتنی ها و تشویق او به نزدیکی آتن با ایران، موجب شد که آتنی ها در صدد برآیند تا شهرهای دیگر یونان را بر فیلیپ بشورانند و برای شکست او کم و بیش اقدام کنند. از طرف دیگر گروهی اتنی خیانتکار با رشوه های فیلیپ به زیان شهر خود، آتن عمل می کردند. سرانجام جنگی در سال ۳۵۶ در یونان درگرفت که آن را جنگ مقدس نامیده اند و همین جنگ است که آغاز دوگانگی بین شهرهای یونان و جنگ های آتن و اسپارت شمرده می شود.
فیلیپ آنچنان مغرور بود که شکست ایران را در این جنگ پیش چشم می دید، اما بیش از آنکه به آرزوی خود برسد یکی از درباریانش وی را به قتل رساند. پس از او اسکندر به تخت نشست. بنابر تاریخ مقدونیه، او سومین کسی است که به نام اسکندر (الکساندر) بر آن سرزمین فرمان رانده است. پدرش فیلیپ و مادرش المپیاس، دختر شاه ملس ها بود. وی در آن هنگام حدودا ۲۰ ساله بود.
از لحاظ ظاهری وی خوش قیافه، با قدی نسبتا کوتاه و دارای چشمانی غضبناک بود. به طوریکه اطرافیان از چشمانش پی به روح خشن و سخت گیر او میبردند. او همچنین فردی باهوش، دلیر، شجاع و بیباک بود. از ماجراجویی و کارهای سخت هراسی نداشت و هرگز از تصمیم خود منصرف نمی شد. این صفت در اسکند خیلی بارز است. از صفات بارز دیگر وی اقتدار فراوانش در جوانی بود. او همچنین فردی تحصیل کرده و شاگر برجسته ارسطو بود. در سخنوری و خطابه خوانی ید طولایی داشت. کلامش بلیغ و صاحب نفوذ بود و عزمی راسخ و طاقتی غیرعادی داشت. با اینهمه، شخصیت دوگانه ای داشت. گاه به راحتی خشم و غضب بر او مستولی میشد و بعد به حالت عادی برمی گشت. از اعمال او در جنگها برمی آید که وی شخصی خرافی بوده است و برای هرکار کوچکی قربانی می کرد و نظر غیبگو را جویا می شد. این نشان از عدم تعادل روانی وی دارد، چراکه فردی با آنهمه قدرت و سلطه ای که بر جهان متمدن آنروز داشت، از افراد عادی بیشتر پایبند به خرافات بوده است و بی جهت نیست که وی فرمان قتل عام مردم بسیاری از شهرها را بدون دلیل و گاه دلایل کوچک صادر می کرد. اسکندر پس از به تخت نشستن، مادر ناتنی و برادرانش را به قتل رسانید.
اسکندر چون به سرزمین پارت (گرگان) رسید، لباس خود را تغییر داد و لباسی شبیه هخامنشیان پوشید و درعیش و عشرت غوطه ور شد و اغلب اوقات مست و بیخود بود. اسکندر پس از فتح ایران در درباره خود بیش از ۳۶۰ زن به عدد روزهای سال در حرمسرای خود گردآورد و به جای کلاه مقدونی، شاه ایران بر سر می گذاشت.
✅ نام کتاب : | اسکندر مقدونی |
✅ ژانر کتاب : | بیوگرافی – مشاهیر – تاریخی |
✅ نویسنده : | الکساندر ماکدون |
✅ تعداد صفحات: | 27 صفحه |