دانلود رمان بازی سرنوشت

رمان بازی سرنوشت نوشته ماه منیر مینوی، داستانی پرکشش و عمیق است که به بررسی زندگی دو خواهر، مهتاب و مریم، در شهر تاریخی شیراز می‌پردازد. بازی سرنوشت یک رمان ایرانی خانوادگی، اجتماعی و درام است که به زیبایی به بررسی شخصیت ها پرداخته است.

بخشی از رمان بازی سرنوشت

آن روز عصر، مهتاب چون به خانه رسید پریشان خاطر بود حواس درستی نداشت به اتاق نشیمن رفت به مریم سلام گفت و جواب گرفت مانند هر روز خواهر را بوسید سر بر سینه اش گذاشت، مریم موهای او را نوازش کرد، سرش را به سینه فشرد، پیشانیش را عاشقانه بوسید و از حال و کار درسیش جویا شد. مهتاب با بی حواسی جوابی به مریم داد سپس از جا برخاست به اتاقش رفت و تا هنگام صرف شام بیرون نیامد. مریم هم به تصور اینکه مهتاب تکالیف درسیش را انجام میدهد پاپی او نشد در حالی که مهتاب به پشت روی بستر دراز کشیده بود و متفکرانه سقف اتاق را مینگریست.

مهتاب، دختر سردار قادر گیلانی، از مالکان بزرگ گیلان بود که سالها پیش از آن، شاید حدود بیست سال پیش، یعنی قبل از تولد مهتاب، به دلایلی که برای هیچ کس به درستی معلوم نبود و به گفته خود و خانواده اش، به علت آنکه هوای مرطوب شمال با مزاج او سازگار نبوده است، همه املاک خود را در گیلان فروخته دست زن و فرزند را گرفته و راهی جنوب شده است. مریم و مهتاب از جهت مالی در رفاه بودند. زن و شوهر میان سال شیرازی که از نخستین روزهای ورود خانواده به شیراز به خدمت آنها وارد شده و آدم های سربه زیر و وفاداری بودند، برای انجام دادن کارهای خانه و دستورات دو خواهر کفایت می کردند. سالها بود که یک معلم سر خانه به نام سوزان، همسر فرانسوی یک دکتر ایرانی تحصیل کرده اروپا ، هفته ای دو روز به نزد دو خواهر می آمد و به آنها زبان فرانسه درس می داد. این دو دختر مادرشان را در سن پایین از دست داده بودند.

سفری به اعماق بازی سرنوشت

در این داستان، مهتاب به عنوان شخصیت اصلی، تصویرگر زندگی اعیانی و در عین حال پر از تنش‌های درونی و خارجی است که با مسائل متعدد روحی و اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کند. مینوی با پرداختی ظریف و دقیق به حالات روحی شخصیت‌ها، خواننده را به درون دنیای آن‌ها می‌کشاند.

در ادامه این کتاب، تک تک لایه‌های پیچیده شخصیت مهتاب و مریم کشف می‌شوند. مینوی نه تنها درگیری‌های درونی مهتاب را با زبانی شاعرانه توصیف می‌کند، بلکه به جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی زندگی در جنوب ایران نیز می‌پردازد.

با پیشروی داستان، معمای انتقال خانواده از گیلان به شیراز و دلایل پنهانی که پشت این جابجایی نهفته است، آرام‌آرام رمزگشایی می‌شود. رمان با طرحی غافلگیرکننده، روابط خانوادگی، عشق، خیانت و پیوند خواهرانه را به چالش می‌کشد و به تدریج به یک درام خانوادگی تبدیل می‌شود که احساسات خواننده را به خوبی درگیر می‌کند.

نویسنده با طراحی دقیق شخصیت‌ها و روابط بین آن‌ها، توانسته است تصویری واقع‌گرایانه از زندگی زنان جوان در دهه‌های گذشته ایران ارائه دهد. از دست دادن مادر و حضور شخصیت‌های مانند سوزان، معلم زبان فرانسه، نمایانگر تاثیرات فرهنگی متفاوتی است که بر زندگی و شخصیت‌پردازی این دو خواهر تاثیر گذاشته است.

بازی سرنوشت مخاطب را با جریان‌های زیرزمینی احساسات و تنش‌هایی که در لایه‌های زیرین جامعه وجود دارد آشنا می‌کند.