علل و نتیجه نهضت عمومی ملی آبان ماه ۱۳۰۴ بافتخار دقایق سعادت بار نهضت – مولف عبدالله(امیر طهماسب)
مقدمه نویسنده کتاب تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضا شاه پهلوی
انسان فقط با تجربه قادر است که ساعات عمر خود را با موفقیت در زندگانی پیش ببرد. یکی از علل غیرقابل تردید انحطاط و تنزل ایران این بوده که در ظرف یکصد و پنجاه سال که در بازار سیاسی و اجتماعی و اخلاقی ملل دنیا این مدت بسی گران بها بشمار می رود، ایرانی دارای تاریخ نبوده بلکه معنی تاریخ را نیز فراموش کرده است.
برای اینکه عزم و اراده و آثار وجودی و رشحات عقلی و اخلاقی شاهنشاه ایران اعلیحضرت رضاشاه پهلوی خلدالله ملکه و سلطانه سرمشق تکامل اعقاب آینده و نسل های متعاقبه گردد و معلوم شود که این نابغه ی عصر چگونه با فقدان تمام وسائل درهای سعادت را به روی ملت خود گشوده و با حربه ی سعی و عمل و اصلاححال ملتو دفع احتیاجات مملکت و خلوص وصمیمیت چه مقاممقدسی را در قلوب عامه احرازکرده و چگونه ازروی استحقاق با تمایل عمومی در اورنک شاهنشاهی ایران جلوس کرده شکر می کنم خداوند قادر و توانا را که به این بنده ضعیف عنایت فرمود که بتوانم بخاطر این نهضت مقدس قلم در دست گرفته و گزارشات مهم ایام بی نظیر اواسط مهرماه تا اواخر آذر ۱۳۰۴ را تالیف و برای آیندگان درس عبرتی داده باشم تا به این نکته اعتراف نمایند که زندگانی فرع تجربه و تجربه فرع تاریخ است.
جواب شاهانه رضاشاه پس از برگزیده شدن وی به سلطنت
آقای وزیر مختار بیانات فصیح که به مناسبت جلوس ما به تخت سلطنت از طرف خود و به نام هیئت نمایندگان سیاسی ایراد نمودید موجب نهایت مسرت گردید و خوشوقتیم که در این روز تاریخی که ملت ایرانبساطجشن و شادی گستده است هیئتنمایندگانسیاسیخاطر همایونی ما را از ملاقات خود قرین مسرت ساخته اند بطوریکه اظهار داشتید اطمینان داریم آرزوی ملت ایران که به وسیله آرای مجلس موسسان صورت خارجی پیدا کرد حاکی از طلوع عصر جدیدی در مملکت ما می باشدو برای این مقصود بار سنگین مسئلیت و مقدرات مملکت را در دست گرفتیم. که اصلاحات لازمه را که ایران نهایت احتیاج را به آنها دارد در مملکت خود بنماییم و یقین کامل داریم که دول معظمه متحابه در انجام این وظیفه ی مشکل با ما معاضدت خواهند نمود.
در سال ۱۳۰۰ که به مدت ۵ سال ایران از شمال و جنوب و شرق و غرب و مرکز در هرج و مرج و اختلال اداری و اجتماعی می گذشت و گیلان و آذربایجان و کردستان و لرستان و خوزستان و خراسان یکسره در زیر آتش بیداد و قتل و غارت سوخته و نوامیس دستخوش تطاول اشرار و جنایتکاران بود، شاهنشاه ایران پس از مطالعه کلیه حوادث ایران با یک قسمت از فوج پیاده و سوار عراق و قزاق شبانه طهران را اشغال و بلافاصله زمام ریاست این امور را با اقتدار به دستان خود گرفت. از همین ساعت ایران شروع کرد در تحت ریاست و سرپرستی شاهنشاه ایران (پهلوی) که دارای قشون متحدالشکلی باشند. ساعات پشت سر هم می گذشت و این فکر از یک مغز قوی با عزم راسخ می تراوید و لیکن مسئله عدم توازن بودجه ی دولتی و کسر عایدات و اصول هرج و مرج و یغماگری در خزانه ملت ایران نکاتی بود که کمر هر با عزمی را خم و زانوی توانای هر سیاستمداری را به خاک می نشاند. دو طرح و دو فکر در آن واحد از پرده های مغز حساس و توانای شاهنشاه ایران ظهور کرد:
برانداختن اصول هرج و مرج ملوک الطوایفی و اجرای اصول مرکزیت توازن بودجه و ترمیم کسر عایدات.
تصمیم عملی کردن این دو فکر گرفته شد ولی متاسفانه در همین ساعات بود که طهران کاملا در تهدید حملات یا شبیخون اشرار گیلان (متجاسرین) امرار حیات می نمود. پس لازم بود اولین قدم برای ا منیت مرکز برداشته شود. ابتدا طرح و شالوده تهیه قشون متحد الشکل را ریخته و بریگارد مرکزی و ژاندارم را ضمیمه قزاق نمود و شروع به تشکیلات جدید قشون کرد و از طرف دیگر در میدان کارزار شخصا مشغول جنگ و جدال بود تا در ۱۳۰۰ طهران از مخاطره برآسود و اشرار گیلان به دوره خودسری پایان دادند. و از پای درآمدند. در نتیجه ی فداکاری و وظیفه شناسی مالیه ایران رنگ و رونی گرفت و اصول یغماگری و تاراج به امانت داریو مسئولیت مبدل شد و بودجه توازن گرفت و خزانه ی دولت ایران را بنا کرد. پس از این بزرگترین فکری که میتوانست امنیت را پایدار و آسایش را به ملت ایران ارزانی دارد، تسطیح طرق و اتصال نقاط مختلف کشور به یکدیگر بود. این مسئله نیز در اسرع وقت صورت گرفت و تمام راه ها ساخته شد.
از سری خدماتی که رضاشاه در دوران خدمت خود به سرعت به اجرا درآورد
- تلگراف بی سیم کشتی جنگی
- اتومبیل های زره پوش و باری و تانک و هواپیمای جنگی
- موسسه شیر و خورشید سرخ
- کارخانه های صنعتی
- اعزام محصلین به اروپا
- میدان ها و خیابان های طهران را تغییر ظاهر داده و چراغ برق و … نصب شد
- تامین ارزاق عمومی و زراعت و جلوگیری از خشک سالی
بخشی از این قسمت کتاب:
یکی از وظایفی که رضاشاه فقید انجام داد مسئله تامین ارزاق عمومی و خشک سالی و بی حاصلی یکی از حوادث خطرناک سال ۱۳۰۴ بود که میرفت یک مرتبه دیگر داستان فجایع بار سال دمپختکی را در ایران زمین تجدید نماید و برای نشان دادن اندازه عظمت این معمای لاینحل فقط به دوازدهمین راپرت سه ماهه ی رئیس کل مالیه ایران (دکتر میلسپو) قناعت می نماییم که روی هم رفته نشان می دهد تقریبا پانزده کرور تومان بدون اینکه دولت احتیاج به استقراض خارجی پیدا کند برای تامین ارزاق و زراعت سال ۱۳۰۴ به مصرف رسانیده و قسمت اعظم این مبلغ از راه فروش گندم های خریداری دولت مسترد شده در حالتیکه سال مجاعه با همین بودجه مطابق احصائیه ده هزار نفر در طهران فقط از گرسنگی جان دادند و احمد میرزا انبارداری می نمود!
✅ نام کتاب : | تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضا شاه پهلوی |
✅ ژانر کتاب : | تاریخی – سیاسی – مشاهیر |
✅ نویسنده : | امیر طهماسب |
✅ تعداد صفحات: | 775 صفحه |
یک نظر در “کتاب تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضا شاه پهلوی”
اینقددر که رضا شاه کبیر برای آبادی ایران کار انجام داد، کسی جز پادشاهان هخامنشی باهاش قابل مقایسه نیستن.. در عموم از بدیهاش میگن تا خوبیاش به چشم نیاد.. اما مردم ما درگه فهمیدن هرچیزی رو نباذید باور کرد و چشم بسته تایید کرد