داستان این رمان ز زبان راوی (نویسنده) بیان میشود و در حالت خواب و رویا رخ میدهد.
نویسنده سعی کرده تاریخ ایران و حقایق و اتفاقات آنرا به طور غیر مستقیم و در غالب نماد و اسطوره بیان کند. البته تمامی این اتفاقات بیان شده ، کاملا بطور غیر مستقیم و به نوعی به ظاهر بیان داستان زندگانی شخصی راوی است.
از زبان تلخ و ناامید کننده در بسیاری از قسمت ها جهت بیان تحسرهای تاریخی استفاده شده است و….
بخشی از کتاب سرنبشت بد سرشت
هر چیزی که به دستم می رسید، جمع کردم و در ظرفی سفالین گذاشتم و به دنبال جامی گشتم تا نوشیدنی ها را در آن بریزم. ناگهان چشمم به یک جام سفالی افتاد که تا پیش از این هرگز آنرا ندیده بودم.
آنقدر کثیف بود و گرد و خاک داشت که مجبور شدم ابتدا آن را تمیز کنم. تا جایی که می دانم و از ظاهرش معلوم است این جام احتمالا باید به پدرم ارث رسیده باشد و خودشان آن را نساخته اند. در حین تمیز کردن، نقش های زیبایی که روی ظرف منقوش شده بود، مرا متوجه خود ساخت و به نظرم آمد نقش ها در حرکت هستند!
✅ نام کتاب : | سرنوشت بد سرشت |
✅ ژانر کتاب : | رمان – تاریخی |
✅ نویسنده : | علیرضا عابدی |
✅ ارسالی : | علیرضا عابدی |
✅ تعداد صفحات: | 885 صفحه |