شعر زفاف (من گرفتم تو نگیر) ایرج میرزا
اشعار ایرج میرزا بدون سانسور همیشه مخاطبان خاص خود را دارد. شاید یکی از دلایل محبوبیت این فرد اشعار زیر نافی آن باشد.شعر های ایرج میرزا در تمام ابعاد حول محور یک سری نکات اجتماعی همراه با طنز+کمی بی ادبی همراه بود.از این رو قشر جوان امروزی خیلی به دنبال حفظ کردن این اشعار هستن. در ادامه شعرمن گرفتم تو نگیر از ایرج میرزا که همان شعر زفاف ایرج میرزا است را با شما به اشتراک قراردادیم.
شعر زفاف ایرج میرزا
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر
من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر
من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم
تک و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر
من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه دُرد کشان
بودم از جمع خوشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر
من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم
زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر
من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر
من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر
من گرفتم تو نگیر
خیلی باحال بود
حال کردم
واغین بالا بود
من گرفتم تونگیر
یعنی زنا دیگه انقد بدن🤔
نظر شخصی شاعر بوده دیگه حالا وصف حال یسری مردا باشه باهاش همسرایی میکنن
میرزا غلط زیادی فرمودند شما خودتو ناراحت نکن ،فکر کنم تا آخر عمر زن گیرش نیومد از سر جنون وکینه این چرندیات رو بَلغور فرمودند
جالب نه🤔😌
البته خیلی از زنها هم مثل شما شیرین زبون و بانمک و مهربونن ،
اتفاقا ایرج میرزا شازده بوده کسی که مواجب بگیر دربار باشه و فامیل ناصرالدین و فتحعلی شاه چگونه میتونه بگذره از زنی ولی چون شاعره و طبع نرمی داره تحمل تعهد و پای بندی به چیزی رو نداره
شما هم اگه میتونی یه شعر بگو که من زن گرفتم تو هم بگیر ایرج میرزا نظرش را گفته ، شاید زنش ملکه عذابش بوده
بد هستند ولی دوست داشتنی اند نبودن زن تو خونه یعنی بیهوده بودن زندگی.
آره زن ها خیلی بدن آنقدر بد که به زور خودکشی میان خیانت میکنم واسه خونه بچه هامون دعا میگیرن واسه جدایی بعدشم وسایل و میدزدن از خونه خودشون بعد هم ماشین زیر پای بچه هاشونو توقیف و به یه سوم میفروشن و خرج ژل و بوتاکس میکنم و …بازم هست ولی حسش نیست
این که مال ایرج میرزا نیست،کو منبعش؟
من زن میخوام ، اون شاعر میرزا هم یه سفیه نادان کودن بیخرد بیش نبود خیلی زن دوست دارم ،چرا هیشکی بهم زن نمیده
فراموش نکنیم،
زن خوب فرمانبر و پارسا
کند مرد درویش را پادشاه
دوستان هرآنچه خداوند متعال خلق کرده خوب وبد داره، پس شما اگه درست برید جلو خوبشو انتخاب کنید قطعادیگه اینگونه اشعار رو قبول نمیکنی
سلام درود برشما دوست عزیز همینطور است
زن آرام بخش مرد است اگر زن زندگی باشد اما
زنان این زمان دنبال زندگی آرام بخش نیست
ند از صد تا عروسی ۱۲۰ تا طلاق داریم کشور بد بخت شده دراثر ناتوانی اکثر جوانها روانی شدن طاقت هیچی ندارند
حقم دارند دلخوشی زندگی ندارند وکننده کار نّیتنو
زنای چند دهه پیش چه وحشتناک بودن😵💫🤭
بستگی به طرفش باشی قبلش باید حس عاشقانه بهش داشته باشی وقتی هم حست رو فهمید حرفای ایرج میرزا به واقعیت تبدیل میشه
گر گرفتی زن بگیر بی اصل نگیر
گر چه هستی با جان و دل اسیر
پند ز من بشنو به دل نگیر
گرچه گویند هست یک نکیرر
زن ، آیینه زیبای مردان عالم است
بهترین کالای دنیا ، زن صالحه است
**************************
زن بود مظهر این مهر و وفا
عاقبت پُر شود دل از لطف و صفا
من گرفتم تو بگیر
زن اگر بد بود از دم تو نگیر
من گرفتم تو بگیر
من از آن مهر و وفا دیده ام
بسی ملطوف شدم
من گرفتم تو بگیر
این سخن بس کج و معوج و بلاست
گر تو زن داشته ای
در زندگی ات دانه خوش کاشته ای
میوه اش فرزند و ترنم به نماست
من گرفتم تو بگیر
زن بود مظهر الطاف الهی
که بود بهتر از این ؟
من گرفتم تو بگیر
بس که ن شاکر درگاه خدایم
که زنم داد از آن نعمت بی حد و حیایم
من گرفتم تو بگیر
اسکان دل مرد بود جای عیالم
شکرش کنم ای مرد که دهد فرزند و عیالم
من گرفتم تو بگیر
من گرفتم تو بگیر
من گرفتم تو بگیر
بدون زن نگدرد تانشده دیر جان خودت زن بگیر
من گرفتم هیچوقت نشدم اسیر هرچه زود تر زن بگیر زنمرد مکمل همند بدون هم دم نگذر د زن آرام بخش مرد است من گرفتم تو بگیر
جوابیهٔ از طرف همسر ایرج میرزا به شعر😁
شاعرش خودم😊
من گرفتم بهغلط همسری آرام و فقیر
من گرفتم تو نگیر
چه فقیری که نموده است مرا از همه سیر
من گرفتم تو نگیر
روزگاری که من آزاد و مجرد بودم
شوق ممتد بودم
حال اما شدهام از قِبَل شوهر پیر
من گرفتم تو نگیر
غم تکلیف شب و شیطنت فرزندان
بوی آن پاهاشان
من که مُردم پسِ این غم تو نمیر
من گرفتم تو نگیر
یک نفر گفت کتابم، یک نفر گفت سوئیچ
نظم و ترتیب که هیچ
کارشان اول صبحی میشود از دم دیر
من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که همسر شدهام، خر شدهام
خر شوهر شدهام
صبح تا شام بشور و بپز رخت و خمیر
من گرفتم تو نگیر
آی ای دخترک شاد مبادا نفسی
با اراجیف کسی
خو بگیری به دلی، دل بکشی بر زنجیر
من گرفتم تو نگیر
#بداهه_طنز
ناهیدخلفیان